آورده اند که (خیلی هم آورده اند ها):
آورده اند که روزی دکتری به دکتر دیگری وعده به روز کردن وبلاگ نمود
آورده اند که دکتر اولی به قول خود وعده ننمود
آورده اند که دکتر دومی عصبانی همی بگشتی و به خود دری وری همی بگفتی
آورده اند که دری وری دل وی را خنک نکرده و ترجیح همی بدادی که چشم دکتر اولی را همی در بیاوری......
آورده اند که از آنجایی که دکتر دومی دستش به دکتر اولی همی نمیرسیدندی، اخطاریه صادر کردندندی که خودت بیا دکتر جان با زبان خوش به وعده ات عمل نما و گرنه زلزله ترکیه از منزل به قصد دانشگاه حرکت همی کردندی و در دفتر مبارک جنابعالی اتفاق خواهد همی افتادی
(به قیافه من میاد در حال شوخی زدن باشم دکتر؟
)
پیش پ. ن. :
هر چی ما هی منتظر نشستیم تا عطسه ی عافیتی بر این خرابه ی خاک گرفته بزنی دکتر...
بقول شاعر، زهی تصور باطل! زهی خیال محال!
خود پ. ن.:
دلمان هوس بازی های وبلاگ نویسی دوران نوجوانیمان را نمود. بازی اینطوری استش که از دوستاتون دعوت می کنید۱۰ تا چیز که دوس دارن و ۱۰ تا چیز که ازش متنفرن و تو وبلاگشون می نویسن تا با روحیاتشون بیشتر آشنا شیم. خوب من از
نارین جان (البته از تو همون حباب)، نگین جان (نوجوان پر شر و شور خودم)، آنا جان ( البته بطور رسمی)، آقای سین ( البته از تو بهشت)
دعوت بعمل میارم تابازی بچگانه منو بپذیرن و با من بچگی کنن
نکته مهم کنکوری:
امیدوارم از شوخی زدن های من ناراحت نشید، هدف فقط و فقط آوردن لبخند به لبهای شماست.
پس لرزه های پ. ن.:
دکتر ، دلم و شکوندی، برو حالش و ببر ...
چرا من فقط ۴ تا دوس دارم؟؟؟؟؟
سوال مهم کنکوری:
چرا از دکتر سویل جهت بازی دعوت بعمل نیامد؟
۱) جزای وی همین است
۲) وی کما فی السابق در کنفرانسی در خارج از کشور به سر میبرد
۳) دکتر سویل را نادیده گرفتیم تا دلمان خنک شود
۴) از دکتر سویل که دعوت بعمل نمیارن، گوش وی را کشیده بزور میاورن
پاسخ های کوبنده خود به این سوال حیاتی کنکوری را به باکس نظرات ریخته تا جگرمان حال بیاید(آیکون شیطونک+آیکون اون یارو بود که نیشش تا بناگوش باز بود و دندوناش خیلی درشت و مرتب و سفید بودن"خوش به حالش"، همون)
سلام دکتر

این حباب آدم رو تنبل می کنه
همون باید یه زلزله شما بفرستی گرد و خاکی به پا شه تا عطسه ای حاصل بشه
آخ جوون بازی دعوت شدم
10 تا هم زیاده هاا
زودی می نویسیم
اول اول اول ل ل ل ل
خوشحالم که خوشت اومد. منتظرم ببینم مطلب زیباتو
تا ارسال نظر رو زدم یادم افتاد یه چیزی رو نگفتم
به فکر این پروانه های خوشمل باشید
طرفای شما عجب جاییه که توی پاییز برف میاد یه سقفی چیزی بذارید
طرفای ما همیشه برفیه بجز وقتایی که دکتر سویل با خودش بهار و میاره،
این جمله رو من گفتم؟ جل الخالق منم استعداد دارما...
چه رمانتیک
رمانتیک میشم مورمورم میشه همون خشن باشم بیشتر دوس دارم
Salam Dr.November,
Hope you are fine.Lezat mibaram az inhame khalaghiatet.Vali che kone in doctor binava ke ghahi oghat hang mikona o heirat..midoni ke on hamishe dar moghabelet kam miare hadeaghal tu ebraze ehsasatesh....in ruza ham ke saresh kheili shologhe na zelzele karish mikone na fekr konkor...vali tu hamasho az novambersh motmaen bash kam nemiare ki che arz konam koli ham jolove...va ama bad...ghol mide dei mah ye kale pacheye lori batun bezane be rag shayad maghbul oftad eradate khalesaneah ...rasti range cheshash ghahviee ya meshki
منت کشی ممنوع
سلام دکی جون
ممنونم که منو به عنوان یکی از 4 دوستت قرار دادی و تو این بازی شرکتم دادی
با کمل میل می پذیرم و بی نهایت خوشحال میشم
اول باید بگم که چنداد هم بچگانه نیست آخه بچه ها اصولا از چیزی متنفر نمیشن و این ما بزرگتر ها هستیم که از چیزی خوشمون میاد و از چیز هایی متنفر میشیم.
درووووووود
)
شونصد و پونصد تا تشکر واسه اینکه افتخار دادین آقای شین (ببخشید من بعضی وقتا شینم میزنه،
اصولا بله اما فروعا خیر.
اول از دوست داشته هام میگم
1.شعر
2. موسیقی
3.سفر آنهم جاهای دور و بکر
4.صلاح رحیمی دوست خوب و مهربانم
5.خوشنویسی
6.مطالعه ی رمان
7.تنیس روی میز یا همون پینگ پنگ
8.کار البته کار که میگم منظورم کار مورد علاقه ام یعنی گل فروشی نه کاری که الان دارم و ازش چندان راضی نیستم
9.فیلم
10.خوابیدن و خوردن
با اجازه من چند لحظه برم یه کاری پیش اومد انجام بدم زودی برگردم
اومدم نفرتا رو می نویسم.
فعلا
این بار و اجازه میدم،اما دیگه تکرار نشه هااا

محکم بگیریا) با خودم فکر میکردم من باید زن یه گل فروش رمانتیک بشم
. چند بار هم تلاش کردم اما پروژه هام ناکام موند
. هرچی به این دکتر سویل میگم بیا سرکوچمون گل فروشی بزنیم اما گیر داده به کله پاچه ای و سبزی فروشی
علایقتون متنوع استش و اون آخری جاش تو ردیفای اول استش. آخرین گزینه گذاشتین Significance ش رو از دس داده
و آآآآما گل فروشی، یوقتایی (دکتر سویل گوشت و بگیر، محکم گرفتی؟
سلام دوباره
راجع به 10 چیزی که از آن ها متنفرم باید بگم که من اصولا سعی می کنم از کسی نفرت نداشته باشم چرا که متنفر بودن از کسی یا چیزی منجر میشه که حس نفرت در من زنده بشه و متعاقبا از چیز ها و کسان زیادی متنفر میشم بنابرین سعی میکنم جهت همیشه مرده نگه داشتن حس نفرت در وجودم از کسی متنفر نباشم اما در این یک سال گذشته رئیس اداره که اصولا آدم نفرت انگیزیست تلاش داشت که حس نفرت رو در من زنده کنه و در مواقعی هم موفق شد اما همیشه تلاش کردم خودم رو ازش دور نگه دارم و یا باهاش مقابله کنم تا حداقل چیزی تو دلم نمونه که منجر به نفرت بشه به همین خاطر همیشه سعی میکنم آدم رکی باشم و یا آدم با گذشتی باشم که منجر به نفرت از دیگرون نشه.
با تشکر و ممنون از بازی خوبی که راه انداختی.
اصولا طرز فکر بسیار ایده آلی دارید(البته اگه این رئیس جون بزاره)
همه مثل شما فکر میکردند دنیا گلستان میشد
دستتون ۷ تا مرسی. قدم رنجه نمودید
چه جالب اولین باره که اول شدماااا
بازی شما رو در 2 پست جدا مفصل نگارش نمودیم دکتر
اینجوی یاس دیگه
. این پدیده ۷ سالی یه بار فقط تو وبلاگ ما اتفاق میفته. قابل نداشت عزیزمَ شد صد تومن
مفصل خدمت شما رسیدیم
میگم مگه خودتون چند سالتونه دکتر

منم نوشتم 
دکتر سویل چی؟
خودتونم بازی رو بنویسید دیگه
باشه عزیزم . منتظرم این دکتر سویل بنویسه اول. اعتصاب غذا کردم قول داده اینبار اون آپ کنه
و آآممما صحبت از سن و سال شد.... ای وای بوی سوختگی میاد. خدا مرگم نده غذام سوخت... وااااااییییی بدبخت اولدوم، من برم سراغش زود برمیگردم...
۳) دکتر سویل را نادیده گرفتیم تا دلمان خنک شود
احسنت. بسیار کوبنده بود
ممنون که به خونه ما سر زدین بازم تشریف بیارین!!
وبلاگ باحالی دارین جناب دکترررررررر!
دستتون مرسی. باحالی از خودتون دوتااااست
میگم چطوری این رررررر دکترررررر رو میکشین؟ من هر کاری میکنم نمیشه ، زبونم نمیچرخه
انگار دکتر خیلی خوشحالی نه
اینطوری به نظر اومد؟
والا من از افسردگی به وبلاگ نویسی روی آوردم. امیدوارم کردی
دیگه کسی نبود جوابشو بدم؟؟؟؟ به همه سر زدم؟ برممم؟

)
Pheeeeew
خداییش این فرآیند وبلاگ نویسی چقدر طاقت فرسا و زمان بر شده (نمیدونم دوران نوجوانی چطوری وبلاگمو با شونصد و پونصد تا لینک اداره میکردم!!! ای روزگار
سلام دکی جون
الان خسته و کوفته از سر کار اومدم و با این همه کامنتی که گذاشتی دهنم باز موند
قهر چرا؟
خب سوالا رو جواب دادم.کامنتت رو که همه خوندن.مطمئن باش.یه کم خستگی از تنم در بره لینکت می کنم.دکتر جون چرا به روز نمی کنه؟از الان اجازه ی تنبلی نده.فردا مصیبت میشه ها.از ما گفتن.
نصیحت شما به سرعت عملی شد
جای یک عدد ماهیتابه بر سر مبارک ایشان خالی بود، ما پرش کردیم
سلام دکی باحال بود پیش ما بیا...
سلام عزیزم. پیش شما هم اومدیم
سن؟!
منو نپیچان!
چه خشن
سلام دکی جون
قابلی نداریم ها
هر کدومو خواستی بگو پست می کنم
هر وقت دوباره به دنیا اومدم و پسر هم بودم تو هم وجود جدیدی داشتی میام می گیرمت.قبوله آبجی؟
DEAL !
سلام دکی جون
نه بخدا بحث منت کشی نبود هرچند من همیشه منت آنا جان رو می کشم.همون موقع که داشتم به روز می کردم آشتی کردیم.
همه ی دوستان ما جزوی از خانوادمون هستن پس غریبگی نکن.
خداروشکر ... نظر لطفتونه...باعث افتخاره ه ه ه
راست می گم به خدااااا
الانم فقط تونستم این جا کامنت بذارم
نگو گلم
تسلیت چیه؟نگو خانومی
به کامنتات تو پستای قبلیم سر بزنی می بینی گلم
جای blogsky نوشته بودی blogkواسه همین نمی شد بیای از اون آدرس
بگذریم
دکی جون آن هستی؟