-
عجب صبری خدا دارد ...
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 20:51
سلام نوامبر خوب من دلم برات تنگ شده، همشو ! اونم از نوع زمینیش ... تو هم که همش قهر میکنی... خسته شدم از خودم ... یه روز فرشته میشم... یه روز گل ... نه، خاک... یا شایدم اصلا هیچی! ای کاش همون هیچی هم نبودم ... اما تو یه چشم به هم زدن دنیا می ایستاد و بی هیچ دغدغه ی خاطری با هم بودیم اگه هیچ کس منو درک نکنه... تو باید...
-
عشقولانه به سبک دکتر نوامبر به مناسبت سومین سالگرد
شنبه 14 آبانماه سال 1390 11:06
عشق، فقط ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست! عشق آن است که یکی برای دیگری چتری شود و او هرگز نفهمد که چرا خیس نشد!! پ.ن: یهو یادم افتاد تو ماه نوامبر هستیم، گفتم از عشق بگم (کوفت، چه میخنده) مورمورم شد یه عالمه... جمله قصار از دکتر نوامبر: از ماه نوامبر سه سال پیش که گولم زدی 3 سال میگذره فقط خواستم بگم یادم تورا...
-
پ.ن. ی پست نما
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 19:12
گفت:حضور این پروانه ها تو این برف سنگین یکم غیر طبیعی نیسش؟ گفتم: باید حتما تو آتیش شمع می سوزوندمشون تا طبیعی جلوه کنن؟!!!
-
پیدا کنید پرتقال/پرتغال فروش را
جمعه 6 آبانماه سال 1390 20:30
آورده اند که (خیلی هم آورده اند ها ): آورده اند که روزی دکتری به دکتر دیگری وعده به روز کردن وبلاگ نمود آورده اند که دکتر اولی به قول خود وعده ننمود آورده اند که دکتر دومی عصبانی همی بگشتی و به خود دری وری همی بگفتی آورده اند که دری وری دل وی را خنک نکرده و ترجیح همی بدادی که چشم دکتر اولی را همی در بیاوری...... آورده...
-
A Case Study on Weblognevisi be Raveshe Maktabe Hamasho-ism
دوشنبه 2 آبانماه سال 1390 19:46
Introduction اون شیطون بلا که پشت اون درخت قایم شده و از چشماش شرارت می باره و موهاش و یه ور زده تا ادای بچه مثبتا رو دربیاره و گل خریده تا منت کشی کنه "Dr. Sevil" استاد بنده در زندگی می باشد ( استااااااااااااااااااد بفرمیوووووو، میفرمودیووووو ). " ای خداااااااا کی گفته من خیلی بدم م م م م م؟ دروغ محضه...